گزین گویه ها و ناگفته های سهراب سپهری در تاریکی آن قدر مانده ام که از روشنی حرف بزنم . هزارها گرسنه دیده ام و هیچ وقت از گرسنگی حرف نزده ام دهانم گس شده است ، گرسنگی سبک دهانم را عوض کرده و من دین خودم را ادا کرده ام . خود را به رفتن که سپردیم ، باید برویم . مسافری را که پا در رکاب دارد ، رفته گرفته ایم . هرچه هم دم بدرود اشک ریخته باشیم ، از آستانه ی در که گذشت ، بازگشت او را خوش نداریم . این کتاب در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید ارسال کتاب مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .