یکنفر یک پوستر به ورودی آهنی جلوی در خانه چسبانده است. در حقیقت پوستر نیست صفحۀ اول یک روزنامۀ محلی با تیتر درشت است. در بالا عکسی درشت از بدنهای خونی در داخل رستوران و اطراف رستوران که آشفته از حمله انتحاری است. تیتراژ بالای صفحه با درشتترین حروف نوشته بود: «حیوان نجس در میان خود ماست.» خیابان مانند صحرا خالی است. یک لامپ کوچک نور خود را در خیابان میپاشید. همسایۀ روبهروییام کرکرهاش را پایین کشید. هنوز ساعت ۱۰ هم نیست ولی هیچنوری از پنجرهها بیرون نمیآمد. کارمندان کاپیتان مشه از هیچنقطۀ خانه صرف نظر نکرده بودند. اتاق کارم آشفتهبازار بود. همانطور اتاق خوابها. تشکها چپه شده بودند و ملافهها روی زمین بودند. میزهای کنار تخت و کمدها خالی شده بودند. محتویات کشوها روی زمین بود؛ لباسزیرهای همسرم با دمپاییها و لوازم آرایشش روی زمین بود. عکسها را پایین آورده بودند تا ببینند پشت آنها چیست...
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .