داستان های شاهنامه14ضحاک واهریمن_محمدرضایوسفی(خانه ادبیات)
داستان های شاهنامه14ضحاک واهریمن_محمدرضایوسفی(خانه ادبیات)

داستان های شاهنامه14ضحاک واهریمن محمدرضایوسفی(خانه ادبیات)

شناسه محصول : 104048

0 نفر
علاقه مندی

ویژگی های محصول
  1. نویسنده: محمدرضا یوسفی
  1. نوع جلد: گالینگور
  1. تعداد صفحات: 24
  1. سال چاپ: 1396
  1. ناشر: خانه ادبیات
گروه های محصول
عمومی - داستان کوتاه
بارکدهای محصول
  • 9789645452672

ضحاک فرزند امیری نیک سرشت و دادگر به نام« مرداس» بود. اهریمن که در جهان جز فتنه و آشوب کاری نداشت کمر به گمراه کردن ضحاک جوان بست. به این مقصود خود را به صورت مردی نیکخواه و آراسته درآورد و پیش ضحاک رفت و سر در گوش او گذاشت و سخنهای نغز و فریبنده گفت. ضحاک فریفته او شد. آنگاه اهریمن گفت: « ای ضحاک، می خواهم رازی با تو درمیان بگذارم. اما باید سوگند بخوری که این راز را با کسی نگویی.» ضحاک سوگند خورد.اهریمن وقتی مطمئن شد گفت: « چرا باید تا چون تو جوانی هست پدر پیرت پادشاه باشد؟ چرا سستی می کنی؟ پدرت را از میان بردار و خود پادشاه شو. همه کاخ و گنج و سپاه از آن تو خواهد شد.» ضحاک که جوانی تهی مغز بود دلش از راه به در رفت و در کشتن پدر با اهریمن یار شد. اما نمی دانست چگونه پدر را نابود کند. اهریمن گفت: «غم مخور چاره این کار با من است.» مرداس باغی دلکش داشت. هر روز بامداد برمی خواست و پیش از دمیدن آفتاب در آن عبادت می کرد. اهریمن بر سر راه او چاهی کند و روی آن را با شاخ و برگ پوشانید. روز دیگر مرداس نگون بخت که برای عبادت می رفت در چاه افتاد و کشته شد و ضحاک ناسپاس بر تخت شاهی نشست.
.
.
.

این محصول در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است.
شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید.
ارسال کتاب و محصولات مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_

نویسنده :

نوع جلد :
گالینگور

تعداد صفحات :
24

سال چاپ :
1396


کد ناشر :
10779

نوبت چاپ :
1

تعداد جلد :
1

ثبت نظر

شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .





محصولات هم گروه

; ;