همان شب برق آسانسور خراب شد. در تاریکی فقط چشم هایشان را می دیدم. با پنجه های تیزشان به من حمله کردند و تمام صورت و دست هایم را خراشیدند. احساس می کردم سه چهار ساعت است توی آسانسور گیر کرده ام، اما وقتی همسایه ها مرا بیهوش از توی آسانسور بیرون آوردند،گفتند فقط سه دقیقه طول کشیده تا در آسانسور را باز کنند. . . . این کتاب در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_