او هر روز چیزهای جدیدی یاد می گیرد، اما در حال حاضر نگران است، چون شروع کلاس ها نزدیک می شود و اولین روز مدرسه ی فرانکلین است. او می ترسد که کاملا آمادگی نداشته باشد .... آن روز صبح با طلوع خورشید، فرانکلین از خواب بیدار شد و با شادی خاصی به ماهی کوچولوی قرمزش گفت: امروز اولین روز مدرسه است. فرانکلین کیف مدرسه اش را با یک خط کش و یک مداد و دوازده مداد رنگی که خودش آنها را یکی یکی تراشیده بود، پر کرد و بعد پدر و مادرش را از خواب بیدار کرد. . . . این کتاب در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .