آیا او زشت نبود؟ شانه های پهن، با گردن کوتاه، سر حجیم، بینی کشیده. تیره، با دست های مودار و ناخن های پهن. نگاه می کرد، می ایستاد و راه می رفت و همیشه کمی خمیده بود. در خانه او را اسپانیل صدا می زدند و معنایش را نمی دانستند. اما نگاه دوست او وگلر کاملا متفاوت بود. در عمارت برونینگ لحظاتی از تنش، انفجار، اعترافات رخ داد - به طور خلاصه، اولین مورد از آن شکاف ها بین بتهوون و دوستانش بود که قرار بود خیلی بیشتر از این اتفاق بیفتد. این هوس یا خلق و خوی نبود که در آن زمان و بعدها باعث ناراحتی های همیشگی او شد - این چیزی نبود جز حسن نیت محض، اشتیاق صادقانه برای تسخیر هر قلبی. و با این حال روحیه اجتماعی او همیشه در جستجوی دوست بود، چه در میان مردان و چه در میان زنان. او مانند موتزارت جاهطلبیهای دنیوی داشت و اینها او را به برقراری روابط اجتماعی ترغیب میکرد – اما او بیش از هر زمان دیگری منزوی میشد. . . . این کتاب در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .