انتشارات کوله پشتی منتشر کرد: قطار رد شد صدایی از پشت سرم شنیدم و آنا را دیدم که از اتاق بیرون می آید به سرعت طرف ما دوید،وقتی کنار او رسید زانو زد و دست هایش را روی گلوی تام گذاشت تام هنوز نگاه حاکی از هراس و درد را در چهره اش داشت.خواستم به او بگویم نه فایده ای ندارد حالا دیگر نمیتوانی به او کمک کنی اما بعد فهمیدم که سعی نداشت جلوی خونریزی را بگیرد میخواست مطمئن بشود فنر در بطری بازکن را پیچاند و بیشتر و بیشتر در گلویش فرو برد و در تمام مدت آرام آرام با او صحبت می کرد نمیتوانستم بشنوم که چه میگفت. . . . این کتاب در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .