علی رغم اینکه خانواده شهید «فرهاد خادم» زرتشتی هستند اما نسبت به سرنوشت کشورشان ایران، بی توجه نبوده و احساس وظیفه کردند، و در نهایت پسر این خانواده در جبهه حق علیه باطل حضور یافت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. داستان «جای پای فرهاد» از کوچه پس کوچه های کرمان پا می گیرد و خواننده را دنبال دخترکی می کشد که آرام و قرار ندارد اما سرنوشت دخترک چنین رقم خورده که بعدها مادر شهیدی باشد به نام «فرهاد خادم»؛ همان که روز نخست اسفندماه 1360 در خط مقدم جبهه، در تنگ چزابه، به شهادت رسید فرهاد خضری در این کتاب روایتش را با یک جست وجو آغاز می کند؛ جست وجوی «فوران عشق به هستی»، در قلب یک مادر ایرانی. اما چرا او دست به چنین جست وجویی زده است؟ خودش پاسخ می دهد: «چون مادران ایران زمین حرف ها برای گفتن دارند... و غزل ها برای سرودن.» این آغاز ماجرای دور و درازی است که «تاج گوهر خداداد کوچکی» راوی و فرهاد خضری «راوی مکمل» در صفحات کتاب به نقل آن می پردازند و شهید فرهاد خادم را به عنوان یکی دیگر از شهدای این سرزمین به مخاطب معرفی می کنند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .