میخواستم بگویم من برای خودم جا ندارم، این هیولا را کجا نگه دارم؟ نمیخواهم هیچ جور گربهای داشته باشم و حتی خوکچهی هندی یا توی تنگ، ماهی. ده دلار اصلاً پولی نبود، ولی همه چشمشان به من بود و خجالت میکشیدمزیر حرفم بزنم. تازه، داریا هم ایستاده بود نگاهم میکرد. گفتم: «قبول... خیلی خب.» . . . این محصول در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب و محصولات مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .