ناگهان از یک پیچ خیابان بیرون زد.از جلو ساندویچی اصغر چاخان گذشت و یک راست آمد به طرف من.خیابان زیاد شلوغ نبود.با خونسردی چاقوی ضامن دارش را از جیب شلوار سیاه روغنی اش بیرون آورد وآن را تا دسته صدفی اش در پهلوم فرو برد. . . . این محصول در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب و محصولات مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .