زانجا که بوسه های تو آن شب شکفت و ریخت امروز،شاخه های کهن سر کشیده اند نقش ترا که پرتو ماه آفریده بود خورشید ها ربوده و در برکشیده اند شب در رسید و،شعله ی گوگردی شفق بر گور بوسه ها ی تو افروخت آتشی خورشید تشنه خواست که نو شد به یاد روز آن بوسه را که ریخته از کام مهوشی ماندم بر آن مزار و،شب از دور پر گشود تک تک برآمد از دل ظلمت،ستاره ها خواندم ز دیدگان غم آلود اختران از آخرین غروب نگاهت اشاره ها چون برگ مرده ای که درافتد به پای باد یاد تو با نسیم سبکخیز شب گریخت . . . این محصول در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب و محصولات مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .