آن قدر برای رسیدن کریسمس هیجان زده بودم که حتی جیرم هم درنمی آمد! قرار بود بهترین مهمانی کریسمس در خانه ی من برگزار شود. ولی در یک چشم به هم زدن مصیبت بر سرم هوار شد. پنجه ام به دمم گیر کرد و سر از بیمارستان درآوردم. بعد هم سوراخ موشم آتش گرفت! گندپنیرش بزنند، عجب کریسمس وحشتناکی! . . . این کتاب در فروشگاه شهر کتاب مبین عرضه شده است. شما میتوانید لذت خرید آسان و مطمئن را با ما تجربه کنید. ارسال کتاب مورد نظر شما (به سراسر کشور) در سریعترین زمان ممکن با فروشگاه _شهر کتاب مبین_
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .